در صورتی که حق یا دینی بر عهده کسی ثابت شد، اصل بقاء آن است مگر اینکه خلاقش ثابت شود
کلاسه پرونده : 12/5726
شماره دادنامه : 62/17
تاریخ رسیدگی : 8/11/70
تجدیدنظرخواه : آقای (الف )
تجدیدنظرخواندگان : بانو (ب ) و (ت ) و (ج ) و (د) و (ه) و (ک )
فرجامخواسته : دادنامه شماره 17178/4/70 صادره از شعبه 24 دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شعبه 17 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : ابتدا تجدیدنظر خواندگان به طرفیت تجدید نظر خواه دادخواستی به خواسته مطالبه مبلغ پانصدهزار تومان بابت اجرت المثل ایام تصرف خوانده به دادگاه حقوقی یک 000 تسلیم و تقاضای رسیدگی و صدور حکم به شرح دادخواست را نموده اند0 پس از جری تشریفات قانونی و تعیین وقت رسیدگی در تاریخ 10/10/68 در وقت مقرر شعبه 24 دادگاه حقوقی یک 000 پس از استماع اظهارات طرفین دعوی وصدور قرار ارجاع امر به کارشناس و انتخاب کارشناس و کسب نظر مشارالیه به شرح مضبوط در پرونده سرانجام در تاریخ 3/10/69 در وقت مقرر شعبه 24 دادگاه حقوقی یک 000 پس از استماع اظهارات طرفین دعوی و آقای کارشناس و بررسی اوراق پرونده و کسب نظر مشاور حقوقی ختم رسیدگی را اعلام و به موجب نظریه کتبی شماره 000 پس از ذکر مقدمه ای از جریان دعوی چنین اظهار نظر کرده است با التفات به اینکه خواهانها عملا از سال 64 به بعد در مورد اجاره متصرف بوده و از در آمد حاصله استفاده می نمایند و در مورد مطالبه عواید از تاریخ 28/6/64 تا تاریخ تقدیم دادخواست عقیده به رد دعوی خواهانها داشته و در خصوص پرداخت اجور از ناحیه خوانده به مادر خواهانها چون دلیلی وجود ندارد که این وجوه بابت درآمد سهم خواهانها پرداخت شده باشد علی هذا این ادعا نیز مردود اعلام می شود0 در خصوص قسمتهای دیگر ادعای خواهانها چون خوانده دلیلی بر پرداخت اجور عواید حاصل از کارگاه به خواهانها ابراز نداشته عقیده قه محکومیت خوانده به پرداخت اجور و عواید مذکور طبق نظر کارشناسان به میزان سهم الارث در حق هر یک از خواهانها دارم بدیهی است در این محاسبه سهم خوانده که خود از وارث به شمار می آید منظور و از کل مبلغ معینه وسیله کارشناسان کسر خواهد شد0 پس از ابلاغ نظریه دادگاه به طرفین دعوی خوانده نسبت به نظریه دادگاه معترض و با تسلیم لایحه اعتراضیه تقاضای رسیدگی و احقاق حق را کرده است 0
شعبه 24 دادگاه حقوقی یک 000 پس از ملاحظه لایحه اعتراضیه خوانده نسبت به نظریه دادگاه در نظریه خود باقی بوده و پرونده را جهت رسیدگی به اعتراض معترض به دیوان عالی کشور ارسال که پرونده به این شعبه ارجاع و این شعبه پس از رسیدگی و بررسی اوراق پرونده به موجب دادنامه شماره 1317132/3/70 نظریه دادگاه را تایید و پرونده را در اجرای ماده 14 قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک و دو به دادگاه مربوطه اعاده داده است 0 پس از وصول وصول پرونده به دادگاه مربوطه در تاریخ 17/4/70 شعبه 24 دادگاه حقوقی یک 000 ختم رسیدگی را اعلام و به موجب دادنامه شماره 19178/4/70 پس از ذکر مقدمه ای از جریان دعوی بنا به جهات و دلایلی که در دادنامه ذکر گردیده در مورد مطالعه عواید از تاریخ 28/6/64 تا زمان تقدیم دادخواست حکم به بطلان ادعای خواهانها صادر و اعلام می گردد0 در خصوص پرداخت اجور از ناحیه خوانده به مادرشان چون دلیلی وجود ندارد که این وجوه بابت درآمد سهم خواهانها پرداخت شده باشد این ادعا نیز مردود اعلام می گردد0در خصوص پرداخت قسمتهای دیگرادعای خواهانها چون خوانده دلیلی بر پرداخت اجور عواید حاصل از کارگاه به خواهانها ابراز نداشته مستندا به ماده 357 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 2660638 ریال در حق خواهانهابه نسبت سهم الارث هر یک صادر و اعلام می گردد0 بدیهی است سهم خواهان به عنوان احد از ورثه از مبلغ کلی اعلامی وسیله کارشناسان کسر گردیده است 0 پس از ابلاغ دادنامه به تجدیدنظرخواه مشارالیه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته را کرده است و در لایحه تجدیدنظر دو صفحه ای و دو موردی ضمن اعتراض به دادنامه تجدید نظر خواسته و تکرار مطالب قبلی در خاتمه تقاضای رسیدگی و نقض دادنامه تجدید نظر خواسته را کرده است 0 تجدیدنظر خواندگان در لایحه پاسخیه تجدیدنظر ضمن جوابگویی به ایرادات تجدیدنظر خواه تقاضای ابرام دادنامه تجدیدنظر خواسته را کرده اند0 اوراق پرونده و لوایح تجدیدنظر در موقع شور و بررسی قرائت شد0
هیئت شعبه در تاریخ 8/11/70 تشکیل گردید پس از قرائت گزارش تنظیمی و اوراق پرونده و لوایح تجدیدنظر مشاوره نموده چنین رای می دهد:
(بسمه تعالی 0 از ناحیه تجدیدنظرخواه اعتراضی که موجب نقض دادنامه بوده به عمل نیامده است و رای دادگاه بنا به دلائل و جهات منعکس در آن و با عنایت به اوضاع و احوال قضیه مغایرتی باموازین قانونی ندارد و از حیث رعایت اصول دادرسی نیز اشکال عمده ای به نظر نمی رسد و بنا به مراتب با رد اعتراض دادنامه مورد درخواست تجدید نظر ابرام می گردد0)
مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1
صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب
تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
100
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 62
تاریخ تصویب : 1370/11/08
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
نسبت به منافع مال مغصوب هر یک از غاصبین به اندازه منافع زمان تصرف خود و ما بعد خود ضامن است مطالبه طلب به استناد برگهای فروش و حواله
