سلام من 24 سال سن دارم و حدود 3 ساله ازدواج کردم .لیسانس هستم و شوهرم قبل از عقد به خانواده ما گفتند که دیپلم است ودر عقدنامه هم دیپلم قید شده اما بعد از عقد فهمیدم اصلاً دبیرستان هم نرفته .این مساله رو بخاطر اینکه خانواده تحصیلکرده ای دارم پنهان کردم اما پرخاشگری های بدون دلیل ومداوم وعدم ثبات فکری او حسادتها وآزار فکری وروحی بسیاری به من میدهد حتی بدون اطلاع من پرینت مبایل ام را میگیرد و... .کلی دادوبیداد میکند حتی 2 بار گلویم را به شدت فشار داده بعد ازچند ساعت به شدت از کارخودش پشیمان می شود وگریه زاری میکند نمی دانم چه کنم می خواهم از او جدا شوم و 2 هفته است در خانه پدرم هستم لطفاً مرا راهنمایی کنید

با عرض سلام و خسته نباشید در خصوص سوال شما باید عرض شود به استناد ماده 1128 قانون مدنی "هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شود و بعد از عقد معلوم شود طرف مذکور فاقد وصف مقصوده بود برای طرف حق فسخ خواهد بود..." می توانید از حق قانونی خود در این زمینه استفاده کنید.
با سلام سالها قبل پدربنده زمین کشاورزی متعلق به خود را نزدیک شهر مان ، با شخصی در قبل تحویل قطعه زمین متعلق به نامبرده در حضور تنی چند از معتمدان و شهود برابر نوشته و قولنامه ای معمولی معاوضه نموده بود ند لاکن بنا به اعتماد به کلام و اقرار جاری شده ، هیچ یک از طرفین نسبت به حضور در دفتر خانه رسمی جهت پیگیری مراحل قانونی اقدام نکرده بودند که متاسفانه در حال حاضر مشکلات عدیده ای را برای خانواده ی ما ایجاد کرده است بدین صورت که جهت پیگیری حقوقی بعضی از ادعاها و خواستهای سایر مالکان مجاور در مورد زمین کشاورزی تحت تصرف خویش ناشی از آن معاوضه صورت گرفته شده ، عملا به دلیل نداشتن سند مالکیت متقن حتی اصل و کپی قولنامه تهیه شده در آن زمان ، نمی توانیم در مقام یک مالک واقعی از حق تملک شرعی و واقعی خویش در مراجع رسمی مانند دادگاه استفاده کنیم چرا طبق اسناد موجود در اداره ثبت اسناد شهر محل زندگیمان مالک قانونی زمین تحت تصرف و کشت ما شخص طرف معامله پدرم است که متاسفانه در قید حیات نیستند و وراث وی نیز به دلیل اختلافات مالی بین خود، حاضر به انتقال سند به نام پدر اینجانب نیستند .لذا خواهشمند است راهنمایی بفرمایند با توجه به این که سند مالکیت زمین به ارث مانده از آن مرحوم به نام پدرم ثبت شده است آیا ما می توانیم جهت حل مشکل بدون داشتن قصد مالکیت واقعی بر زمین آنان، باارائه دادخواستی مبنی بر مالکیت آن زمین و تقاضای خلع ید آنها را مجبور به اجرای تعهد صورت گرفته بین پدرانمان کنیم که لازمه آن انتقال رسمی اسناد به نام طرفین است. و اصولا به صورت ریز و دقیق ،قانون چه راهی را در این باره پیش ما می گذارد .با ضروری دانستن ذکر این نکته که علیرغم ارزش 600میلون تومانی آن زمین که در اثر معاوضه و تعهد از مالکیت پدرم به خواست و رضایت نامبرده در سالهل قبل خارج شده ما تنها خواهان اجرای آن تعهد هستیم هر چند به ظاهر از دید دنیوی به ضرر ما باشد ممنون از لطف و محبت یاسر همرا با سلام بنده در تاریخ اردیبهشت 84 یک شرکت سهامی خاص تاسیس نمودم . این شرکت دفتر کار مشخصی هم نداشته و از زمان ثبت به دنبال کار بودیم. در تاریخ اسفند 84 با یکی از دوستان دانشگاهی خودم شروع به فعالیت های علمی و تحقیقاتی نمودم بدون اینکه این فعالیت ها ربطی به شرکت من داشته باشد... برای همکاری مشترک هم هیچ قرارداد کاری یا بیمه یا نامه ای رد و بدل نشده است . الان ایشان به اداره کار شکایت کرده اند و گفته اند که کارمند من بوده اند ( از تاریخ اسفند 84 تا مهر 88 ) و تقاضای حقوق و مزایا عیدی و پاداش و ... کرده اند... در حالی که فقط و فقط همکاری ایشان در حد نوشتن 100 صفحه گزارش و بدون حضور در مکان خاصی بوده است یعنی در منزل انجام داده اند. شرکت هم محل خاصی نداشته ولی در سربرگ ها ادرس منزل من زده می شد... الان کارشناسان وزارت کار به من می گویند ایشان می تواند بدون قرارداد شکایت کند و این شما هستید که باید ثابت کنید ایشان کارمند شما نبوده است. لطفا راهنمایی بکنید من به چه صورتی باید از خودم دفاع کنم... در حال حاضر هم من و هم ایشان دانشجو هم هستیم.