هبه

همه چیز درباره " هبه "

هبه

ایراد-شکلی-به-دعوا

ایراد شکلی به دعوا

طرح ایراد به دعوا هیچ ارتباطی به ایراد به اساس دادخواست ندارد؛ بلکه دادخواست به نحو صحیح و بدون نواق [...]

اقرار-چیست؟

اقرار چیست؟

اقرار در زمره مهمترین ادله اثبات دعوا محسوب می‎شود و عبارت از اعلام وجود حقی به ضرر اقرارکننده و [...]

نگاهی-به-حق-شفعه-در-قانون-مدنی

نگاهی به حق شفعه در قانون مدنی

شفعه به معنای تملک سهم فروخته‌شده شریک به وسیله شریک دیگر است. به این معنا که هرگاه مال غیرمنقو [...]

نظریه-مشورتی

نظریه مشورتی

دعوی با موضوع الف) تنفیذ صلح‎نامه مال منقول و ب) الزام به تحویل مطرح می‎شود. با توجه به اصل [...]

بررسی-تحلیلی-ماده-62-قانون-احکام-دائمی-در-قانون-و-رویه-قضایی

بررسی تحلیلی ماده 62 قانون احکام دائمی در قانون و رویه قضایی

مریم صفری روشن/ دانش‌آموخته کارشناسی ارشد حقوق خصوصی (دانشگاه گیلان)/بخش سوم اشاره: «ب [...]

عقود-رضایی-و-تشریفاتی-چه-تفاوتی-باهم-دارند؟

عقود رضایی و تشریفاتی چه تفاوتی باهم دارند؟

خبرگزاری میزان- عقد رضایی قراردادی است که به صرف توافق طرفین، به شرط اینکه به نحوی از انحاء بیان و ا [...]

چه-تفاوت-هایی-بین-حق-فسخ-و-حق-رجوع-وجود-دارد؟

چه تفاوت هایی بین حق فسخ و حق رجوع وجود دارد؟

حق رجوع قائم به شخص است و به وارث منتقل نمیشود، یعنی اگر هبه کننده بعد ازاینکه مال را بخشید وآن را ب [...]

رای-شماره-923-الی-927-و-1050-هیات-عمومی-دیوان-عدالت-اداری،شورای-اسلامی-شهر-کرج-در-خصوص-اخذ-عوارض-از-تابلوهای-معرف-محل

رای شماره 923 الی 927 و 1050 هیات عمومی دیوان عدالت اداری،شورای اسلامی شهر کرج در خصوص اخذ عوارض از تابلوهای معرف محل

رأی شماره 923 الی 927 و 1050 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری باموضوع: ابطال مواد 2 و 5 جدول شماره1، جدو [...]

نقش-اخلاق-حسنه-و-نظم-عمومی-در-قراردادها

نقش اخلاق حسنه و نظم عمومی در قراردادها

اصل آزادی قراردادها توانست اراده باطنی یا قصد انشا را آزاد کرده و بر سرنوشت انسان‌ها حاکم کند [...]

ثبت-اجباری-و-اختیاری-اسناد

ثبت اجباری و اختیاری اسناد

 ثبت اسناد یکی از مهمترین موضوعات حقوقی در میان افراد جامعه است؛ چرا که با ثبت اسناد دغدغه خاطر [...]

با عرض سلام و وقت بخیر بنده فرزند بزرگ خانواده ای هستم که از اوان جوانی با وجود ثروت فراوان پدر به کارگری پرداختم تا با برادرانم به خصومت بر نخورم پدرم نیز تکه زمین های بی ارزشی را که به نسبت زمین هایی که داشت به من سپرد تا تکه نانی به خانه ببرم و زمین ها و وسایل های بسیار گران قیمت ماند نزد پدرم تا اینکه پدرم به سن پیری رسید و زمام امور به دست برادرانم افتاد و تا حدی هم پدرم را اغفال کردند و دام ها را فروختند و کامیون پدرم را که به نام پدرم بود فروختند و کامیون جدیدی به نام خودشان خریدند، با وکالت نامه ای که به آنها داده بود حساب بانکی اش را خالی کردند و..... با این اوصاف اموال بسیاری نیز مانده است که ادعا میکنند برای ماست و اموال تورا داده البته برای حرفشان تکه کاغذ دست نویسی را نیز رو میکنند که فقط دارای امضا است و نه اثر انگشت. تکه زمین هایی را هم پدرم به نامشان زده. الان هم در حال دست اندازی به تکه زمین هایی هستند که چند سالی است دست بنده است و پدر بصورت عادی گفته که زمین زمین مال توست که از آنهم ادعای مالکیت دارند. حالا که احترام بینمان از بین رفته و احترام من را نشان از بی عرضگی میدانند میخواهم تقاضای انحصار وراثت دهم آیا از کامیونی که به نامشان است یا دامی که فروخته یا پولی از حساب خارج شده ادعایی کنم یا خیر؟ زمین های من چه میشود؟ املاک بنام پدرم چطور؟ تشکر از راهنماییتون

با سلام از نظر حقوقی تا زمانی که کسی فوت نکرده باشد مالی تحت عنوان ارث به کسی تعلق نمی گیرد

با سلام ..اینجانب بدلیل مشکلات فراوان با همسرم تصمیم به جدایی گرفتیم ولی مشکل اینجاست که ایشان 3 دانگ از خانه به اسمشان است و میگوید که علاوه بر 3 دانگ مهریه هم میخواهد درصورتیکه ما در زمان بنام زدن قرار گذاشتیم که این سه دانگ درازای مهریه و بقیه بصورت امانت دستشان باشد با توجه به اینکه بنده چک سفید امضا شده از ایشان در دست دارم وخودش هم خبرندارد بفرمایید برای حل مشکل مهریه ایشان چکار کنم لازم بذکر است که مبلغ سه دانگ خانه دوبرابر مهریه است ممنون میشم از بابت راهنماییتان

در صورتیکه جنابعالی دلیل ومدرکی اعم از رسید، نوشته یا شاهدی مبنی بر اینکه سه دانگ منزل مسکونی را بابت مهریه به نام ایشان زده اید، داشته باشید، برای شما اثبات

با سلام، آیا وجود یک سند عادی (دستنویس روی کاغذ معمولی) مبنی بر واگذاری یک ملک به فرزند با این شرط که اجاره آن ملک تا زمان حیات پدر متعلق به پدر است در صورت وجود تنها یک شاهد که وی نیز از نزدیکان فرزند مدعی است، وجاهت دارد؟ آیا سایر وراث (با توجه به فوت پدر) میتوانند اقدامی نمایند؟ چون با توجه به شواهد موجود (عدم بیان چنین موضوعی از سوی پدر، اقدام پدر برای فروش آن ملک و دادن قول آن ملک به یکی از فرزندان در حضور چند شاهد و نیز ناراحت بودن پدر از فرزند مدعی) این دست نویس بشدت مورد تردید ماست. روال قانون در این گونه مسایل چیست؟

در این خصوص این نوشته می تواند نوعی عقد صلح باشد و به موجب قانون ثبت عقد صلح باید رسمی باشد . واگر نوشته ای غیر رسمی باشد اول باید

با سلام و خسته نباشی،،من حدود 3سال پیش تمام مهریه و به همسرم بخشیدم،،الان میخوام که دوباره مهریه رو که 350سکه بوده بهم برگردونه خودشم موافقه،،باید دفتر اسناد رسمی برم؟؟و چه مدارکی لازمه ببرم؟و چی باید تو نوشته قید کنم که بدونم که واقعا اینکارو کرده و سرم کلاه نذاشته،،ممنونم

شما میتوانید با مراجعه به یکی از دفاتر اسناد رسمی متنی را تنظیم کنید مبنی بر

1-آیا برای بخشیدن مهریه به اذن پدر نیاز است ؟ 2- آیا در هنگام بخشیدن مهر ؛موضوع و مبلغ بخشیده شدن مهریه را درون عقدنامه می نویسند ؟ 3- هبه چیست ؟ 4- آیا من بعد از دوسال از زندگی مشترک می توانم مهریه ام را هبه کنم به همسرم ؟ 5 راههای هبه مهریه به همسر چیست ؟

با سلام اینجانب از سال 89 ماشین پراید صفر خودرا به پدرشوهرم دادم ولی ماشین را بنام ایشان نزدم و ایشان پولی هم از بابت ماشین بمن نداد که من به ایشان فروخته باشم پس از مشکلات زناشویی که در زندگی من اتفاق افتاد و علم یه اینکه شوهرم معتاد از آب درآمد من تصمیم گرفتم به این زندگی خاتمه دهم ولی خانواده شوهرم بزور مرا تحت فشار قرار داده و اموالم را پس ندادند من نیز برای گرفتن ماشینم خیانت در امانت دادسرا شکایت و کیفر خواست صادر گردید ولی در زسیدگی دادگاه قاضی اینکار را خیانت در امانت ندانست ولی تاکنون حکمش ابلاغ نشده ولی من دادخواست ضرر و زیان خودرا نیز به دادکاه دادم ولی ماشینم را که خود نوقیف پارکینگ کردم آزادی نداد بمن بگویید بایستی چکار کنم این ماشین که سند 6 دانگ بنامم است و کارتکس آنرا المثنی دارم و مدارک ماشین را بمن نمیدهد آیا ماشین را میشود قانونا به او دهند یا بایستی بمن تحویل دهند؟

باید دید شما تحت چه عنوان ماشین را به پدر شوهرتان دادید ایا انرا هبه کردید یا صلح نمودید یا فروختید که در هر صورت نتایج ان متفاوت است شاید

باسلام واحترام اینجانب در سال86 اقدام به راه اندازی یک باشگاه ورزشی نمودم که بنابه پیشنهاد پسردایی ام وی را برای مربی گری و مدیریت باشگاه انتخاب و کلید باشگاه را به وی دادم. در ابتدا ایشان گفت که میخواهم شریک شوم ولی پولی نداشت برای همین من یک وام گرفتم بنام خودم و با اسناد خودم و قرار شد ایشان اقساط را پرداخت کند تا 2 دانگ به ایشان تعلق بگیرد ولی متاسفانه در بازپرداخت اقساط تنبلی کرد ومجبور شدم با جریمه سنگین وام را تسویه کنم و نیز تا امروز بااینکه این باشگاه در حدود سالی 70 میلیون تومان درامد دارد بابت این چند سال کمتر از 50 میلیون تومان به بنده داده. اقساط وام های بنده در سال 91 تمام شد و من چند بار به ایشان مراجعه کردم تا مبلغی از درآمد باشگاه را بگیرم ولی ایشان هربار با یک بهانه پولی نمیداد تا اینکه ماه گذشته متوجه شدم که ایشان در غیبت بنده از دسته چک من یک برگ جدا کرده و مبلغ 900 میلیون تومان نوشته و امضای منو جعل کرده و به بانک برده و برگشت زده و اقدام به شکایت حقوقی کرده است. ضمنا سال گذشته بخاطر اصرار ایشان یک دانگ بصورت محضری بنام ایشان زدم ولی هیچ پولی بابتش نگرفتم. ولی اکنون متوجه شدم که ایشان به بنده خیانت کرده و حال باتوجه به اینکه هیچ مبلغی از ایشان بابت یک دانگ نگرفتم میتوانم باتوسل به قانون رجوع از هبه اون یک دانگ رو پس بگیرم؟ لازم به ذکر--- است که در سند حرفی از هبه نشده ولی هیچ قولنامه و مدرکی هم درکار نیست. ضمنا میتوانم ماجرای خیانت در امانت را مطرح کنم برای پس گرفتن یک دانگ یا نه؟ برای تعطیل کردن باشگاه چه اقدامی باید انجام دهم؟ چگونه میتوانم کارشناس برای تعیین بهای این چندسالی که پولی به بنده نداده بگیرم و شکایت در چه عنوانی بهتر است؟ لطفا راهنمایی بفرمایید که دررابطه با ایشان چه شکایاتی میتوانم داشته باشم؟ با توجه به اینکه چک را دزدیده و جعل کرده و مبلغ 900 میلیون تومان نوشته و درحالیکه من هیج دادوستدی با ایشان نداشته ام چگونه بی گناهی ام را اثبات نمایم؟ باتشکر از زحماتتان

با توجه به نحوه سوال مطروحه, انتقال دو دانگ در قبال پرداخت اقساط وام. تعهد وتوافق گردید,لذا طبق اصل لزوم قراردادها

سلام و با عرض خسته نباشید. ما یک برادر و چهار خواهر هستیم که پدرمان فوت کرده ولی مادرمان زنده است و در خانه پدری زندگی می کند. یکی از خواهرانمان قصد دارد سهم ارثی خود را به من (فرزند ذکورخانواده) منتقل نماید- از بابت این که پسر این خواهرم مرا ضامن یک وام نموده ولی از بابت پرداخت آن خودداری می نماید- حال سوال من این است که آیا می توان بدون احصاء ورثه تنها با یک نوشته بین من و خواهرم این انتقال را انجام داد؟ با توجه به این که هنوز مادرم زنده است و ما قصد نداریم خانه ای را که او در آن زندگی می کند بفروشیم. (البته از پدرم فقط این خانه به ارث مانده است با تشکر: علی درزند

از فحوای سوال شما اینگونه برداشت می شود که شما بین یک مسئله حقوقی وعاطفی واخلاقی بر سر دوراهی قرار گرفته اید،که به نظر اینجانب امری طبیعی است.علی ایحال چنانچه خواهر شما قصد انتقال

با سلام متن سوال به شرح زیر است : اینجانب در سال 1387 زمینی را طبق سند رسمی به صورت چهارو نیم دانگ مشاعی اینجانب و 1/5 دانگ سهم شریک خریداری نمودم. بدون قرارداد کتبی و فقط با توافق شفاهی پروانه ساخت ساختمان چهار طبقه دریافت شد و سه طبقه سهم اینجانب و یک طبقه سهم ایشان در نظر گرفته شد، مخارج پروانه و ساخت تا پایان اسکلت و سقف ها نیز طبق اسناد پرداختی به صورت سه به یک بود ، در این مرحله با هبه نامه عادی ایشان قدر السهم خویش را به برادرشان هبه کردند توسط برادرشان اقدا م به تصرف طبقات سه و چهار نمودند ( یک طبقه اضافه بر توافق ) و عملیات ساختمانی با عدم تمدید قرار داد نظام مهندسی متوقف شد . اینجانب ابتدا برای اثبات مالکیت در طبقات یک و دو وسه شکایت حقوقی مطرح کردم که به علت ایراد شکلی رد شد. در دادگاه تجدید نظر درخواست الزام به رسیدگی مجدد همزمان با درخواست فروش ملک مشاع غیر قابل افراز توسط اینجانب مطرح شد و در شعبه دیگر به علت اثبات نشدن حصه طرفین در اعیان عدم قابلیت استماع اعلام شد. در شعبه تجدید نظر دستور فروش به شکل پنجاه پنجاه صادر شد (نه حکم و نه قرار، صرفا یک دستور غیر قابل تجدید نظر خواهی) . در جریان رسیدگی ، شریک اینجانب یک برگ کپی از نقشه همراه با پانویس ذیل آن (که اینجانب نوشته بودم) به این مضمون که « طبق توافق بعمل آمده طبقه یک و دو اختصاص به اینجانب و طبقه سه و چهار متعلق به شریک نمی باشد» ارائه نمود و اظهار اینجانب به قاضی فروش این بود که این مدرک کپی است و هر چند به خط اینجانب است ولی تحریف شده و از توضیح پشت برگه هم کپی ارائه نشده و باید اصل ارائه شود. اصل این بود که طبقات یک، دو وسه متعلق به اینجانب می باشد و طبقه چهار به شریک اختصاص یابد و مابه التفاوت آن نیز محاسبه شود. اصل مدرک بعلت اینکه کلمه می باشد به نمی باشد تغییر یافته وتوضیح آن در ظهر برگه بصورت طبقات یک و دو سه به من و چهار به ایشان داده شده ارائه نشده است. دادگاهی که برای رسیدگی به اثبات سه چهارم سهم اعیان اینجانب در هر طبقه تشکیل شد با تشخیص قاضی مبنی بر اینکه هر گاه کسی اقرار به امری نماید که دلیل ذی الحق بودن طرف او باشد دلیل دیگری برای اثبات لازم نیست حکم به رد دادخواست داده ، با این توضیح که بدیهی است که این رای مانع احقاق حقوق خواهان از حیث مالکیت بر اعیانی طبقات بشرحی که بین آنان مقرر بوده نخواهد بود . در ضمن وکیل خواهان با دعوی جرح علیه شاهدین ادعای خصومت نمود. دادگاه علی رغم آن شهادت گواهان را استماع کرد دو روز بعد از جلسه وکیل خواهان ، در لایحه مجددا ادعای جرح ، خویشاوندی ، مشارکت مالی شاهدان و اقرار به مفاد دست خط و ارزش استنادی آن نمود . دادگاه سه روز بعد رای صادر نمود و لایحه و کیل اینجانب چند روز بعد وصول نشد، در خواست تجدید نظر تقدیم شد. حال سوال من این است که آیا جرح شاهدان که پس از تقدیم استشهاد نامه و معرفی گواهان به داد گاه صورت گرفته ارزش دارد ؟ با توجه به اینکه اصل مدرکیه ارایه نشده ، آیا اظهار مشابهت خط اینجانب لزوم ارایه اصل را منتفی می کند و توضیح طبقات یک و دو سه به اینجانب و چهار به شریک ، اقرار تلقی می شود ؟ و نحوه محاسبه درصد مالکیت (نه مشارکت ادعائی) به چه صورت خواهد بود ؟

اصولا جرح شاهد باید پیش از ادای شهادت صورت گرد مگر موجبات جرح بعدا معلوم شود از موارد جرح هم عدم انتفاع شخصی و رفع ضرر

با سلام.آیا پدر میتواند فرزند را از ارث محروم کند؟آیا سن فرزند در این بحث مهم است؟ سوال دیگر اینکه ؛آیا اگر فرزند بیش از بیست سال در بخشی از خانه پدری ساکن باشد حق تصرف دارد؟وآیا پدر میتواند او و خانواده اش را از آنجا بیرون کند؟ با سپاس

با سلام - در در زمان حیات خود میتواند تمام دارائی خود را به اشخاص دیگر منتقل کند (از طریق قراردادهای صلح یا هبه و غیره ) بنحوی که

رأی-شماره‌های-485-الی-488-هیأت-عمومی-دیوان-عدالت-اداری-با-موضوع-عدم-ابطال-ماده3-آیین‌نامه-اجرایی-قانون-تسهیل-تنظیم-اسناد-در-دفاتر-اسناد-رسمی

رأی شماره‌های 485 الی 488 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع عدم ابطال ماده3 آیین‌نامه اجرایی قانون تسهیل تنظیم اسناد در دفاتر اسناد رسمی

رأی شماره‌های 485 الی 488 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع عدم ابطال ماده3 آیین‌نامه اجرایی قان [...]

قانون-نحوه-واگذاری-مالکیت-و-اداره-امور-شهرکهای-صنعتی

قانون نحوه واگذاری مالکیت و اداره امور شهرکهای صنعتی

قانون نحوه واگذاری مالکیت و اداره امور شهرکهای صنعتی شماره18797/118 [...]

آگهی-موضوع-ماده-47-قانون-ثبت-اسناد-و-املاک

آگهی موضوع ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاک

شماره 4401 11/7/322 آگهی وزارت دادگستری بموجب ماده 47 قانون ثبت به اطلاع عموم میرسان [...]

الزام-به-انتقال-سند-رسمی-عین-موهوبه

الزام به انتقال سند رسمی عین موهوبه

تاریخ 8/7/82 پرونده کلاسه 1/79/230 شماره دادنامه : 28 - 8/7/1382 مرجع رسیدگی شعبه اول داد [...]

دادنامه-با-اصلاح-عنوان-هبه-به-وصیت-و-تائید-وصیت-تا-ثلث-اموال-و-ماترک-متوفی-به-نفع-زوجه-تنفیذ-میشود

دادنامه با اصلاح عنوان هبه به وصیت و تائید وصیت تا ثلث اموال و ماترک متوفی به نفع زوجه تنفیذ میشود

تاریخ : 9/4/76 پرونده کلاسه : 26/75/575 شماره دادنامه : 480 مرجع رسیدگی : شعبه 26 [...]

هبه-و-صلح-اموال-دولتی-با-مقررات-قانون-قابل-انطباق-نیست-چه-آنکه-صلح-و-هبه-موکول-به-تحقق-مالکیت-مطلق-و-بلامعارض-نسبت-به-عین-موهوبه-است

هبه و صلح اموال دولتی با مقررات قانون قابل انطباق نیست چه آنکه صلح و هبه موکول به تحقق مالکیت مطلق و بلامعارض نسبت به عین موهوبه است

تاریخ رسیدگی : 16/1/72 شماره دادنامه : 11/10 مرجع رسیدگی : شعبه دهم دیوانعالی کشور خلاصه جریا [...]

در-صورت-تلقی-آن-به-عنوان-صلح-(-با-توجه-به-متن-قرارداد-که-قید-گردیده-صیغه-صحیحه-شرعیه-مصالحه-لازمه-جازمه-جاری-گردید)-موردی-جهت-اعلام-فسخ-قرارداد-نبوده-است

در صورت تلقی آن به عنوان صلح ( با توجه به متن قرارداد که قید گردیده صیغه صحیحه شرعیه مصالحه لازمه جازمه جاری گردید) موردی جهت اعلام فسخ قرارداد نبوده است

تاریخ رسیدگی : 4/4/71 شماره رای : 160/21 مرجع رسیدگی : شعبه 21 دیوان عالی کشور خلاصه جریان پرون [...]

حق-پشیمانی-بدون-مدت-برای-طرفین-قابل-فسخ-اعلام-شده-و-طبق-ماده-401-ق-0م-هم-شرط-خیار-وهم-بیع-باطل-است

حق پشیمانی بدون مدت برای طرفین قابل فسخ اعلام شده و طبق ماده 401 ق 0م هم شرط خیار وهم بیع باطل است

. تاریخ رسیدگی : 29/2/1373 شماره دادنامه : 73/112/18 مرجع رسیدگی : شعبه 18 دیوانعالی کشور خلاصه جر [...]

تعهدات-دانشجویان-بورسیه-اعزامی-به-خارج-از-کشور

تعهدات دانشجویان بورسیه اعزامی به خارج از کشور

شماره پرونده : 76/74/92 شماره وتاریخ دادنامه :130-3/2/77 مرجع رسیدگی : شعبه 74دادگاه عمومی تهران خوا [...]

عدم-رعایت-صرفه-و-صلاح-موکل-از-ناحیه-وکیل-موجب-بطلان-عقد-وکالت-خواهد-بود---موکل-می-تواند-هر-وقت-بخواهد-وکیل-را-عزل-نماید---سلب-حق-عزل-وکیل

عدم رعایت صرفه و صلاح موکل از ناحیه وکیل موجب بطلان عقد وکالت خواهد بود - موکل می تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل نماید - سلب حق عزل وکیل

تاریخ رسیدگی : 4/5/71 شماره رای : 226/21 مرجع رسیدگی :شعبه 31 دیوان عالی کشور خلاصه جریان پرونده : د [...]

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.