اتهام ایراد جرح منتهی به فوت ،چنانچه مستندبه دلایل وشواهد کافی نباشدموجب برائت متهم خواهدبود وصرف تناقض دراظهارات متهم از موجبات انتساب اتهام نیست

اتهام ایراد جرح منتهی به فوت ،چنانچه مستندبه دلایل وشواهد کافی نباشدموجب برائت متهم خواهدبود وصرف تناقض دراظهارات متهم از موجبات انتساب اتهام نیست

اتهام-ایراد-جرح-منتهی-به-فوت-،چنانچه-مستندبه-دلایل-وشواهد-کافی-نباشدموجب-برائت-متهم-خواهدبود-وصرف-تناقض-دراظهارات-متهم-از-موجبات-انتساب-اتهام-نیست
رای شماره 142-18/10/47

رای اصراری هیات عمومی دیوان عالی کشور
اعتراض دادستان برحکم فرجامخواسته مبنی براعلام کفایت دلیل بر بزهکاری ومحکومیت فرجامخوانده ونتیجه خدشه بنظرواستنباط دادگاه درصدور حکم برائت (م )باتوجه به اوراق ومحتویات پرونده واینکه متوفات درزمان حیات خود اظهار و اعلام شکایتی ازکسی نکرده است وعنایت به نحوه استدلال دادگاه واردبنظرنمی رسد و چون حکم فرجامخواسته بارعایت اصول دادرسی وانطباق باقانون صادرگردیده اشکالی متوجه آن نبوده وابرام می شود

* سابقه *
رای اصراری شماره 142-18/10/47هیئت عمومی دیوان عالی کشور

فرجامخواه :دادسرای استان 5.
فرجامخوانده :(م )
موضوع رسیدگی :رای صادرازدادگاه جنائی استان 5.
گردش کار:(م ) به اتهام ضرب منتهی به فوت (و)عیال خودموردتعقیب دادسرای شهرستان کرمانشاه واقع باانجام تحقیقات وسیله ژاندارمری و بازپرسی واصدارقرارمجرمیت وتنظیم کیفرخواست وتطبیق اتهام متهم با ماده 171قانون کیفرعمومی تقاضای کیفروی ازدادگاه جنائی استان 5بعمل آمده ودادگاه جنائی باانجام تشریفات مقرره وتشکیل جلسه مقدماتی پنج نفری واصداردستورتعیین وقت دادرسی بالاخره رسیدگی طبق مقررات خاتمه یافته و دادگاه بااستدلال به اینکه متهم درکلیه مراحل مکنکربزه انتسابی است و مستفادازتحقیقات انجام شده این است که (و)عیال متهم براثرکسالت سابق درگذشته وهیچگونه اظهاری درخصوص وجودمنازعه وسبق اختلاف بین متهم و عیالش ازطرف اهالی عنوان نشده واظهارنظرپزشکان دائربروجودآثارضرب دربدم متوفی کافی ازبرای احرازبزه ازناحیه متهم نخواهدبودلذابعلت عدم کفایت ادله متهم راتبرئه می نمایدوبراثردرخواست فرجام دادسرای استان که موردتائیدجناب آقای دادستان کل نیزواقع شده شعبه 11دیوان عالی کشوربموجب دادنامه شماره 385بشرح بین الهلالین (درخواست رسیدگی ماهوی نماینده دادستان کل باتوجه به مندرجات پرونده وگواهی پزشکان معالج و معاینه کننده جسدمجنی علیهاموجه است وچون دلائل ووشواهدوقرائن موجوده درپرونده مخالف اصول وکیفیاتی است که دادگاه جنائی مستنداستنباط خود بربرائت متهم قرارداده علیهذاحکم فرجامخواسته طبق ماده 431مکررآئین دادرسی کیفری نقض ورسیدگی بارعایت ماده 8قانون تشکیل محاکم جنائی به دادگاه جنائی استان 5ارجاع می شود)حکم فرجام خواسته رانقض ورسیدگی به دادگاه جنائی استان 5ارجاع می نمایدودادگاه مذکوربااجرای تشریفات قانونی وخاته دادرسی به استناداینکه درامورجزائی حصول علم عادی به ارتکاب جرم ازناحیه متهم ضرورت داردودراین موردآنچه که درکیفرخواست بعنوان دلیل مجرمیت ذکرشده باتوجه به بیانات اهل محل وسایرمحتویات پرونده برای اثبات ایرادضرب ازناحیه متهم کفایت نمی کندومجرمیت متهم مستندبه دلائل کافی نبوده به اکثریت متهم راتبرئه می نمایدباابلاغ رای دادیاردادسرای استان فرجامخواسته ولایحه فرجامی بشرح زیرتقدیم داشته "بااستحضارجناب آقای دادستان کل ریاست محترم دیوان عالی کشوردرپرونده 43/60جنائی (م )به اتهام ایرادضرب منتهی به فوت عیالش بانو(و)مورد تعقیب واقع وبموجب کیفرخواست 603-12/6/41تقاضای کیفروی بعمل آمده و دادگاه جنائی بموجب دادنامه شماره 276-1/9/41مشارالیه راتبرئه نموده دادسرای استان 5فرجامخواسته وشعبه 11دیوانعالی کشورحکم فرجامخواسته را نقض ورسیدگی رابه دادگاه جنائی استان 5ارجاع ودادگاه مذکورپس ازدادرسی به اکثریت متهم راتبرئه نموده ودادسرای استان 5به جهات ذیل استدعای رسیدگی فرجامی ونقض رای صادره رامی نماید.
الف :اعلام جرم شخص ناشناسی درتاریخ 15/3/41مبنی براینکه متهم عیال خودبانو(و)رامضروب وایرادضرب منتهی به فوت نامبرده گردیده و سپس اوراغسل داده وبطورخصوصی دفن می نمایدوسه فقره گزارش پاسگاه ژاندارمری مربوطه وتحقیقات محل ومعاینه جسدوتحقیق ازمطلعین وشخص متهم که وسیله آقای بازپرس انجام گردیده نکات ذیل راکشف وبزهکاری متهم را مسلم می داردمتهم درنتیجه اختلاف کوچکی ضرباتی به بدن وسرعیالش بانو(و) واردوکلیه ضربات خصوصاضربه مغزی باعث سرگیجه مشارالیهاشده وتعادل جسمی وروحی خودراازدست می دهدوباوصف اینکه متهم پدرش بابردن مشارالیهانزدپزشک اقدام به معالجه اش می نمایدولی معالجات موثرواقع نشده وظربات منتهی به مرگ بانوی مضروب می شودوچون بانو(و)درساعت 5/4 بعدازظهرفوت می کندمتهم برای پرده پوشی ازرازجنایتی که مرتکب شده وبه منظورتغسیل متوفات ازوجودبانو(س )(عمه متهم )ومادرعیال دیگرش بنام (ز)وبانو(ه)که همسایه اش بوده مقارن غروب آفتاب استفاده وپس ازغسل درموقعی که هواتاریک بوده جسدرابه خاک سپرده اندبانو(س )اظهارداشته اثرکبودی درپشت وکتف وی دیده متهم درموقع نبش قبردچارناراحتی شدید گردیده به نحوی که قادرنبوده روی پای خودبایستدوباوصف اینکه عده ای از مطلعین بااومنسوب بوده وعده دیگری نیزبه لحاظ همجواری ورعایت دوستی رانموده معذلک ازمجموع گفتارمطلعین واظهارات (ب )پدرمتهم وبانو(ز) مادرمتهم وبانو(س )عمه ومادرزن دیگرمتهم بنام (ز)وبانو(ی )عیالدیگر متهم وبانو(م )خاله متهم وحسنقلی بهمنی واختلاف گوئیهای بین متهم در تحقیقات تردیدی دربزهکاری متهم باقی نمی گذاردالنهایه چون بانو(و) درمحل مسکونی خوداقربای نسبی نداشته وتبعیت ازسنت محل واحترام به شوهرش درصددشکایت برنیامده وکتک خوردن خودرابه اطلاع بیگانگان نرسانده وموفق نشده اقوام خودراکه مقیم ده دیگری بوده مستحضرسازدو بستگان متهم نیزکه واقف به این امربوده نه تنهادرمقام دفاع ازفوت شدن خون یک بیگناه برنیامده بلکه تصمیم می گیرندآقای دکترمرزبانی پزشک قانونی رانیزتطمیع تانظرخلاف حق بدهدولیموفق نمیشوند".
آقایان دکترمرزبانی ،دکترمیخک پزشکان قانونی وهمچنین آقای دکتر بهجوپزشک معالج بانوی مرحومه درمعاینه جسدوکالبدشکافی تائیدنموده اند که آثارکبودی وخون مردگی دربدن وسرمتوفات قبل اوفوت ودرنتیجضربه ایجاد شده وضربه وارده نیزدرنتیجه آلت کوبنده نظیرچوب حادث گردیده وعلت مرگ راضربه وارده به مغزتشخیص داده اندکه باتوجه به کلیه مراتب ودلائل مرقوم بزهکاری متهم درایرادضرب منتهی به فوت عیالش بانو(و)مسلم بوده واستدعای خودرامبنی بررسیدگی فرجامی ونقض حکم فرجامخواسته راتجدید می نماید"وجناب آقای دادستان کل نیزبادرخواست فرجامی دادسرای مذکور موافقت نموده ورسیدگی سرانجام به هیئت عمومی دیوان عالی کشورارجاع گردیده است .
به تاریخ روزچهارشنبه هیجدهم دیماه یکهزاروسیصدوچهل وهفت هیئت عمومی دیوانعالی کشوربه ریاست جناب آقای عمادالدین میرمطهری ریاست کل دیوان عالی کشوروباحضورجناب آقای عبدالحسین علی آبادی دادستان کل کشوروباحضورجنابان آقایان روساومستشاران شعب دیوان مزبور تشکیل گردیدپس ازطرح وقرائت گزارش پرونده واوراق لازم وکسب نظریه جناب آقای عبدالحسین علی آبادی دادستان کل کشوربشرح زیر:
"براثروصول نامه بدون امضاءبه پاسگاه ژاندارمری ماهیدشت دائربه اینکه بانو(و)عیال (م )براثرضربات وارده ازطرف شوهرش به قتل رسیده و به خاک سپرده شده است موضوع رسیدگی وپس ازنبش قبرکیفرخواست تنظیم شده است امادادگاه جنائی کرمانشاه بعلت فقددلیل متهم راتبرئه نموده ولی دیوان عالی کشورحکم رامخالف دلائل ووشواهدواصول وکیفیاتی که دادگاه جنائی مستنداستنباط خودقرارداده دانسته ونقض نموده دادگاه جنائی دیگر دررسیدگی ثانوی دلائل مذکوره درکیفرخواست راکافی ندانسته وحکم بربرائت متهم داده است دلائل ارتکاب قتل بانو(و)ازطرف (م )بشرح زیر:
پزشکان پس ازنبش قبرومعاینه جسدصریحااظهارنظرکرده اندکه بانوی درگذشته براثرضربات وارده بخصوص ضربت وارده به ناحیه سرفوت نموده است درصورتی که متهم اظهارکرده (و)همسراومبتلابه دل دردبوده ونزد دکترمهجومعالجه می کرده وچون معالجات موثرواقع نشده مرده است ولی دکتر مهجوباملاحظه نسخه های ارائه شده گفته است بانو(و)به برونشیت بوده واین مرض همکشنده نیست وپس ازمعاینه جسداظهارنموده فوت معلول ضربات وارده بخصوص ضربت به سربوده است .
گزارش ژاندارمری ماهیدشت هم حاکی است که دمحل شیوع داشته چون مقداری روغن ازدست مجنی علیهابه زمین ریخته شده متهم یعنی شوهرمقتوله او رامضروب نموده است ولیکدخدای محل مطلعین راقسم داده که این رازراافشا ننمایندملاحظات بازپرس هنگام نبش قبرکه درپرونده انعکاس داردحکایت میکندمتهم فوق العاده مضطرب ومشوش بوده است مطلب دیگرکه شایان توجه است این است که متهم مقتوله رابه وسیله کسان خودعمه ومادرعیال دیگرش بانو(س )غسل داده وشبانه دفن کرده است ضمنااضافه می نمایدکه برای ازبین بردن جرم حتی درمقام تطمیع پزشک قانونی "دکترمرزبانی هم برآمده ولی موفق نشده اند.
دادستان کل کشور-عبدالحسین علی آبادی )
مشاوره نموده به اکثریت بشرح زیررای می دهند:

مرجع :
موازین قضائی ،ازانتشارات حسینیه ارشاد(جلد 1) صفحه 296تا301
4

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 142

تاریخ تصویب : 1347/10/18

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.